قیام های مسلحانه و مبارزات فرهنگی ایانیان علیه سلطه اعراب
خروج سیاه جامگان ابومسلم را می توان آغاز رستاخیز ایران شمرد . پس از قتل او گوئی روحی تازه در کالبد ایرانیان دمیده شده بود . اندیشه او ، اندیشه استقلال و آزادی ایران ، اندیشه احیاء آئین های کهن ، پیروان و دوستان او را همچنان بر ضد تازیان برمی انگیخت و ایرانیان آزاده رابیش از پیش از سلطه اعراب بیزار می کرد . بدین گونه بود که پس از او ، قیام هائی چون قیام سنباد ، استادیس ، مقنع ، بابک خرم دین ، افشین ، مازیار ، مرداویچ ، به خونخواهی اومسلم و در جهت احیاء زبان و آئین های کهن ، یکی پس از دیگری به وقوع پیوست . َعَلم استقلال از دست هر سردار وطن پرست می افتاد ، سردار دیگری ئر مخالفت با حکومت ظالمانه اعراب آزمایش را بر می افراشت .
نتیجه این مبارزات این گردید که مامون خلیفه عباسی ، خراسان مرکز خلافت را \\\"طاهر حسین \\\" واگذار نمود . او با ایجاد حکومت طاهریان در خراسان ، آرزوی ایرانیان در تحصیل استقلال را تا حدودی به واقعیت نزدیک کرد و نخستین ضربت به امپراطوری عرب در ایران وارد گردید و اولین بار پس از 185 سال \\\"از 21 هجری ، شکست نهاوند ) در قسمتی از ایران ، امرائی از یک خاندان ایرانی یکی پس از دیگری حکومت کردند .
قیان تاریخی و سرنوشت ساز سردار بزرگ \\\"یعقوب لیث صفاری \\\" خراسان را از آخرین حاکم آل طاهر که دسن نشانده خلیفه بغداد بود ، گرفت . این سردار بزرگ ، علیرغم حکومت کوتاهش ، صفحات زرینی در تاریخ ایران بوجود آورد . وقتی \\\"یعقوب\\\" خراسان را که مرکز خلافت در ایران بود ، از تسلط خلیفه عرب درآورد ایرانیان عرب زبان او را به زبان تازی ستودند و لیث صفاری در پاسخ به این سخنان گفت \\\" چیزی که من اندر نیابم ، چرا گفته شود پس به فارسی بگوئید و بنویسید\\\" یعقوب دستور داد نسخه ای از خداینامه را از هندوستان به ایران اوردند و \\\" ابومنصور عبدالرزاق\\\" که معتمدالملک بود ، بفرمود تا آن را از پهلوی به زبان فارسی نقل کنند .
بنابراین برا اولین بار پس از سیصد سال رکود و سکون در زبان فارسی ، مقدمه شاهنامه به زبان فارسی نوشته شد که بعدها در قرون چهارم و پنجم ، حکیم ابوالقاسم فردوسی آن مجموعه را به نظم درآورد . ازبرکت آن کتاب مقدس است که امروزه ما ایرانیان بر خلاف دیگر کشورهای مفتوحه به وسیله اعراب ، به زبان مادری خود تکلم میکنیم .
پایان حکومت اعراب در ایران
سرانجام در زمان \\\"هلاکوخان مغول ک ایرانیان آخرین ضربه خود را به عرب ها وارد کردند . این واقعه که دنیا را سخت تکان داد ، به تشویق \\\" خواجه نصیرالدین طوسی \\\" که با دستگاه بغداد دشمن بود ، صورت گرفت . وی هلاکوخان مغول را برانگیخت تا به بغداد لشکرکشی کند و به سلطنت خلفا پایان بدهد . پس خان مغول ، به پیشنهاد او به بغداد تاخت و دستگاه پوشالی را سرنگون و نابود ساخت .
از آنجا که طبق سنت مغول ریختن خون شاهان و امیران ممنوع بود ، \\\"مستعصم بالله را در جوالی گذاشتند و به قصد مرگ زدند تا مرد و بدینگونه حکومت پانصد ساله عباسی برافتاد و سرنگون شد .