شاخه هاي شسته ; باران خورده ; پاک
آسمان آبي و ابر سفيد , برگهاي سبز بيد
عطر نرگس , رقص باد نغمه شوق پرستوهاي شاد


با آمدن بهار ما گل کردیم
یاد از گل و مرحومه بلبل کردیم
با وعده اینکه میرسد فروردین
سرمای سه ماه را تحمل کردیم
از جانب ابر چونکه در تحریمیم
چندیست که با چاه تعامل کردیم
از جوش و خروش ماه نوروز همه
تبخیر شدیم بسکه قلقل کردیم
تا یکذره درد کمتری حس بکنیم
در لحظه تزریقِ بلا شل کردیم
محمد نظری ندوشن
روزگارا که چنین سخت به من می گیری؛
با خبر باش که پژمردن من آسان نیست؛
گرچه دلگیرتر از دیروزم؛
گرچه فردای غم انگیز مرا می خواند؛
لیک باور دارم؛
دلخوشی ها کم نیست؛
زندگی باید کرد.....
تلخ کنی دهان من قند به دیگران دهی
نم ندهی به کشت من آب به این و آن دهی
جان منی و یار من دولت پایدار من
باغ من و بهار من باغ مرا خزان دهی
یا جهت ستیز من یا جهت گریز من