rss

گلچین زیباترین رباعیات خیام

نظر 1

خیام اگر ز  باده  مستی   خوش  باش

با لاله رخی اگر نشستی   خوش  باش

چون عاقبت  کار  جهان  نیستی  است

انگار که نیستی چو هستی خوش باش

 

     
ادامه مطلب ...

شله

نظر 0

شله و آداب شله خوردن (مخصوص غیر مشدی ها) و مشدی های مبتدی :

1-باز کردن کمربند به اندازه چند سولاخ (این عمل بصورت اتومات توسط همه همشهری ها بعد از خوردن ظرف اول انجام میشه)

2-معده مشهدی ها از نوع ارتجاعی بوده و توانایی خاصی در هنگام صرف این غذا بوجود آمده بطوری که معده تا چند برابر اتساع پیدا میکنه
هیچ وخت سر خوردن شله حتی با کودکان مشدی وارد کل کل نشین

3-

     
ادامه مطلب ...

طنز

نظر 0

*************
داشتیم با مامانم وسایل انباری رو مرتب میکردیم

یه دفعه مامانم یه جعبه مدادرنگی ۲۴رنگ قاب فلزی رو از توو کارتون درآورد

نگاش کرد و زد زیر خنده!!!

گفت: میدونی این چیه؟

اینو خریده بودم هروقت معدلت ۲۰شد بدم بهت

حیف واقعا!!!

خاک تو سرت !!!
 

     
ادامه مطلب ...

نظر 0


     

عکس متحرک

نظر 0

http://ups.night-skin.com/up-91-08/32422.gif

     
ادامه مطلب ...

کتابی که باید درهر سنی چند بار خواند

نظر 0


از نامه های بابا لنگ دراز به جودی ابوت
جودی! کاملا با تو موافق هستم که عده ای از مردم هرگز زندگی نمی کنند و زندگی را یک مسابقه دو می دانند و می خواهند هرچه زودتر به هدفی که در افق دوردست است دست یابند و متوجه نمی شوند که آن قدرخسته شده اند که شاید نتوانند به مقصد برسند و اگرهم برسند ناگهان خود را در پایان خط می بینند. درحالی که نه به مسیر توجه داشته اند و نه لذتی از آن برده اند.
دیر یا زود آدم پیر و خسته می شود در

     
ادامه مطلب ...

عکسهای آرادکوچولو

نظر 0

     

طنز

نظر 0

جواني از بيكاري رفت باغ وحش پرسيد استخدامی داريد?
يارو گفت مدرك چي داري گفت ديپلم
ياروگفت يه كاري برات دارم حقوقشم خوبه پسره قبول كرد
يارو گفت : ما اينجا ميمون نداريم ميتوني بري تو پوست ميمون تو قفس تا ميمون برامون بياد,
چند روزي گذشت يه روز جمعه كه شلوغ شده بود . پسره توي قفس پشتك وارو ميزد از ميله ها بالا پائين ميرفت . جو گير شد زيادي از رفت بالا از اون طرف افتاد تو قفس شيره داد زد كمك شيره افتاد روش دستشو گذاشت رو دهانش گفت آبرو ريزي نكن من ليسانس دارم. :)

     

ایرج میرزا

نظر 0


من امشب ای برادر! مستِ مستم      چه باید کرد مخلص می پرستم

ز فرط مستی از دستم فتد کلک       چکد می، گر بیفشانم به هم پلک

کنار سفره از مستی چنانم              که دستم گم کند راه دهانم

     
ادامه مطلب ...

نظر 0

گدايان بهر روزي طفل خود را كور ميخواهند
طبيبان جملگي خلق را رنجور ميخواهند
تمام مرده شوران راضي اند بر مردن مردم
بنازم مطربان را كه خلق را مسرور ميخواهند